شهدا میشود مرا تفحصم کنید
احساس میکنم که گم شده ام.....
شهدا میشود مرا تفحصم کنید
گم شده ام.....درکجا نمیدانم.....
بیش از همه در خودم...
شما را به آن سربندهایتان تفحصم کنید...
آخر که چه؟
مگر نه این است که از خاک آمدم و به خاک میروم؟
پس چه بهتر که خاکی بروم ...
دیگر تحمل ندارم
قلبم پر از حب دنیاست
چشمانم که هنوز گریان است
دستانم هنوز به سوی شماست
پاهایم هنوز در راهتان است
گوشهایم هنوز نوایتان را میشنود
پس تا دیر نشده به داد این تن برسید...
شهدا تفحصم کنید...
گم شده ام
غرق شده ام
و به نگاه شما محتاجم...
به شهادت محتاجم...
شما را به سر بندهایتان قسم تفحصم کنید