خادم الشهدا

اَللّهُمَّ الرزُقنی توفیقَ شَهادَتَ فی سبیلِک
پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ب.ظ

پـــایــم را بــوسیــــد...

حاج حسین خرازی رزمنده‌ها را عاشقانه دوست داشت


و گاه این عشق را جوری نشان می‌داد که انسان حیران می‌شد.


یک شب تانک‌ها را آماده کرده بودیم و منتظر دستور حرکت بودیم.


من نشسته بودم کنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی که گاه بچه‌ها داشتند.


یک وقت دیدم یک نفر بین تانک‌ها راه می‌رود و با سرنشین‌ها گفتو گوهای کوتاه می‌کند.


کنجکاو شدم ببینم کیست.


مرد توی تاریکی چرخید و چرخید تا سرانجام رسید کنار تانکی که من نشسته بودم رویش.


همین که خواستم از جایم تکان بخورم، دو دستی به پوتینم چسبید و پایم را بوسید.


گفت: به خدا سپردمتون!


تا صداش را شنیدم، نفسم برید. گفتم: حاج حسین؟


گفت: هیس؛ صدات درنیاد!


و رفت سراغ تانک بعدی...



نوشته شده توسط خادم الشهدا
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

خادم الشهدا

اَللّهُمَّ الرزُقنی توفیقَ شَهادَتَ فی سبیلِک

خادم الشهدا

یک خادم الشهدای بی لیاقت
که جامونده
و دلش تنگ شده
برای طلائیه
شلمچه
هویزه
دهلاویه
هفت تپه
کانال کمیل
نهر خین
اروند
و....
برای حال دلش دعا کنید

پـــایــم را بــوسیــــد...

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ب.ظ

حاج حسین خرازی رزمنده‌ها را عاشقانه دوست داشت


و گاه این عشق را جوری نشان می‌داد که انسان حیران می‌شد.


یک شب تانک‌ها را آماده کرده بودیم و منتظر دستور حرکت بودیم.


من نشسته بودم کنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی که گاه بچه‌ها داشتند.


یک وقت دیدم یک نفر بین تانک‌ها راه می‌رود و با سرنشین‌ها گفتو گوهای کوتاه می‌کند.


کنجکاو شدم ببینم کیست.


مرد توی تاریکی چرخید و چرخید تا سرانجام رسید کنار تانکی که من نشسته بودم رویش.


همین که خواستم از جایم تکان بخورم، دو دستی به پوتینم چسبید و پایم را بوسید.


گفت: به خدا سپردمتون!


تا صداش را شنیدم، نفسم برید. گفتم: حاج حسین؟


گفت: هیس؛ صدات درنیاد!


و رفت سراغ تانک بعدی...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۲۹
خادم الشهدا

نظرات  (۱)

بعضی آدم ها را باید تکثیر کرد که بمانند برای روز مبادا...بمانند برای گذرگاه های تاریخ....

مرا کنار قبر حسین خرازی دفن کنید،یکی از درهای آسمان از کنار قبر حسین به آسمان باز می شود...
(احمد کاظمی)
پاسخ:
دقیقا
جمله قشنگی بود

حاج حسین خرزای یکی از آدم های خاص بود...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">