خادم الشهدا

اَللّهُمَّ الرزُقنی توفیقَ شَهادَتَ فی سبیلِک
دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ

شهوت شهادت


شب عملیات با سید داشتم حرف می زدم.

یهو رفت کنار؛ 

رو به صحرا، پلاک شو در آورد انداخت تو صحرا!

داد زدم:

 " سید چیکار می کنی؟ الان شهید می شی، بعد جنازت بر نمی گرده؟! "

گفت:

 " دارم شهوت شهادت رو تو خودم می خشکونم. "

من که تعجب کردم،

 گفتم: 

" شهوت شهادت دیگه چه صیغه ایه؟ "

گفت:

 " الان داشتم فکر می کردم میرم شهید می شم. 

بعد برام یه مجلس خوب می گیرن!

خوشحال شدم.

ولی من دارم واسه خدا میرم میدون.

 اینا که به خاطر خدا نیست.

برای همین دارم شهوت شهادت رو می کُشم ... "

هنوز هم جنازه ی سید بر نگشته..



نوشته شده توسط خادم الشهدا
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

خادم الشهدا

اَللّهُمَّ الرزُقنی توفیقَ شَهادَتَ فی سبیلِک

خادم الشهدا

یک خادم الشهدای بی لیاقت
که جامونده
و دلش تنگ شده
برای طلائیه
شلمچه
هویزه
دهلاویه
هفت تپه
کانال کمیل
نهر خین
اروند
و....
برای حال دلش دعا کنید

شهوت شهادت

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ


شب عملیات با سید داشتم حرف می زدم.

یهو رفت کنار؛ 

رو به صحرا، پلاک شو در آورد انداخت تو صحرا!

داد زدم:

 " سید چیکار می کنی؟ الان شهید می شی، بعد جنازت بر نمی گرده؟! "

گفت:

 " دارم شهوت شهادت رو تو خودم می خشکونم. "

من که تعجب کردم،

 گفتم: 

" شهوت شهادت دیگه چه صیغه ایه؟ "

گفت:

 " الان داشتم فکر می کردم میرم شهید می شم. 

بعد برام یه مجلس خوب می گیرن!

خوشحال شدم.

ولی من دارم واسه خدا میرم میدون.

 اینا که به خاطر خدا نیست.

برای همین دارم شهوت شهادت رو می کُشم ... "

هنوز هم جنازه ی سید بر نگشته..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۴
خادم الشهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">