خادم الشهدا

اَللّهُمَّ الرزُقنی توفیقَ شَهادَتَ فی سبیلِک

خادم الشهدا

یک خادم الشهدای بی لیاقت
که جامونده
و دلش تنگ شده
برای طلائیه
شلمچه
هویزه
دهلاویه
هفت تپه
کانال کمیل
نهر خین
اروند
و....
برای حال دلش دعا کنید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقنعه» ثبت شده است


حمید به این چیزها خیلی حساس بود.

به من می‌گفت: فاطمه! این چیه که زن‌ها می‌پوشند؟ 

می‌گفتم: مقنعه را می‌گویی؟ 

می‌گفت: نمی‌دانم اسمش چیه..

فقط می‌دانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل می‌گیری و روسری و چادر سرت می‌کنی بهتر از روسری‌ است.

دوست دارم یکی از همین‌ها بخری سرت کنی راحت ‌تر باشی. 

گفتم: من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد؟!

خندید گفت: هر دوش..


از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم...


تا یادش باشم، تا یادم نرود او کی بوده، کجا رفته، چطور رفته، به کجا رسیده...


راوی : همسر بزرگوار شهید حمید باکری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۶
خادم الشهدا